روشهای مدیریت سهام در سرمایهگذاری وارن بافت

روشهای مدیریت سهام در سرمایهگذاری وارن بافت
در نوشته قبل با اصول انتخاب سهام از نظریههای سرمایهگذاری بافت آشنا شدیم ، در ادامه میخواهیم با روشهای مدیریت سهام بیشتر آشنا شویم .
2 – روشهای مدیریت سهام
2-1 : سبد سهام خود را درست مدیریت کنید!
انتخاب یک سهام خوب خیلی مهم است ، اما مهمتر از آن این است که چطور سبد سهام خود را مدیریت کنید . آیا باید تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار دهید؟ درواقع تنها با مدیریت درست سبد سهام است که میتوانید درآمد سرمایهگذاریتان را افزایش دهید .
در حقیقت ، بیشتر مدیرانِ صندوقهای سرمایهگذاری، برای مدیریت سبدهای سهام ، از روش مدیریت فعال (Active Portfolio Management) یا روش سرمایهگذاری شاخصی (Index Investing) استفاده میکنند.
روش مدیریت فعال (Active Portfolio Management)
مدیریت فعال سبد سهام به معامله تعدادی زیادی سهام به صورت همزمان اشاره دارد . این روش خرید و فروش ، همان ریختن تخممرغها در سبدهای متفاوت است.
در این روش، ریسک سرمایهگذاری کاهش مییابد، اما درآمد سرمایهگذار نیز به طور موقت کمتر میشود . این به این دلیل است که باید با سود بهدستآمده از یک سهام، ضرر سهام دیگر را پوشش داد . مشکل این روش این است که تعداد سهام، خیلی زیاد است و همین مسئله مدیریت آن را دشوار میکند .
در این روش ، انتخابها نیز بر اساس پیشبینیهای کوتاهمدت است، که با توجه به پیچیدگیهای بازار، تقریباً غیر ممکن است . علاوه بر این، تعداد زیاد تراکنشهای مالی، هزینه زیادی را به سرمایهگذار تحمیل کرده و بخش قابل توجهی از سود سرمایهگذاری را از بین میبرد!
روش سرمایهگذاری شاخصی (Index Investing)
در روش دوم، یعنی روش سرمایهگذاری شاخصی، فرد بر اساس یک شاخص محک یا بنچمارکِ مشخص، مانند شاخص S&P 500 تعداد زیادی سهام را خریداری کرده و آنها را برای مدتی طولانی نگه میدارد.
سوابق تاریخی نشان میدهد که از سال 1980 تا 2011، تنها 41 درصد از صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ از شاخص اساندپی 500 عملکرد بهتری داشتند. بافت بر این باور است که به کمک صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی ، افراد عادی میتوانند از بیشتر سرمایهگذاران حرفهای عملکرد بهتری داشته باشند. این صندوقها پولشان را مطابق با شاخص بازار سهام سرمایهگذاری کرده و افراد مبتدی را از انجام خرید و فروشهای متعدد و نادرست نجات میدهند. با این وجود در این روش، تنوع در خرید به بازدهی متوسط منتهی میشود .
روش سرمایهگذاری متمرکز
علاوه بر این دو روش ، بافت یک روش سوم هم برای مدیریت سبد سهام مطرح میکند : سرمایهگذاری متمرکز . اما سرمایهگذاری متمرکز چه معنایی دارد؟ این روشی بسیار متفاوت از مدیریت فعال سبد سهام است و قابلیت آن را دارد که از شاخصهای بازار پیشی بگیرد.
در این روش، باید سهام چند شرکت باکیفیت و پربازده را با توجه به اصول انتخاب سهام بافت انتخاب کرده و پول زیادی را بر روی همان چند شرکت سرمایهگذاری کنید.
بافت معتقد است برای داشتن یک سبد سهام ایدهآل، فقط بر روی 10 تا 20 شرکت سرمایهگذاری کنید چون بیشتر از این تعداد شما را به دردسر خواهد انداخت! البته باید سهام خود را برای مدتی طولانی، حداقل 5 تا 10 سال، نگه دارید و در برابر نوسانات کوتاهمدت بازار صبور باشید.
مشکل استفاده از روش سرمایهگذاری متمرکز این است که باید یاد بگیرید چطور یک سبد سهام باکیفیت ایجاد کنید و بر روی هر سهام چقدر سرمایهگذاری کنید. برای حل این مشکل، بافت پیشنهاد میکند از نظریه احتمالات استفاده کنید؛ به این صورت که با محاسبه احتمال برد هر سرمایهگذاری، تصمیم بگیرید که کدام سهام را چقدر خریداری کنید.
2-2 : دو روش محاسبه احتمال برد و نحوه درست استفاده از آنها
در جستجوی سهامی با بیشترین شانس برد باشید .
برای استفاده از روش سرمایهگذاری متمرکز میتوانید از دو روش محاسبه احتمال برد در سرمایهگذاری استفاده کنید. این دو روش عبارتند از :
• روش بهینهسازی کِلی (Kelly Optimization)
• و سیستم شرطبندی پاریموتوِل مانگر (Parimutuel Betting)
روش بهینهسازی کِلی (Kelly Optimization)
روش بهینهسازی کِلی بر اساس این مفهوم است که اگر از احتمال موفقیت در یک سرمایهگذاری یا شرطبندی اطمینان دارید، پول بیشتری صرف آن کنید تا سود بیشتری کسب کنید .
این روش فرمولی برای محاسبه نرخ سرمایهگذاری ارائه میدهد که از این قرار است :
احتمال برد خود را در 2 ضرب کنید ، سپس عدد بهدستآمده را منهای یک کنید.
برای مثال، تصور کنید که احتمال سودآوری یک سرمایهگذاری 55 درصد است. با بکارگیری فرمول بهینهسازی کِلی، عدد 0.55 را در عدد 2 ضرب کرده و منهای 1 کنید تا میزان مناسب سرمایهگذاری خود را به دست آورید؛ در این مثال، حاصل 0.1 میشود، بنابراین باید 10 درصد از سرمایه خود را صرف خرید این سهام کنید تا بیشترین سود را از آن بگیرید. به همین ترتین اگر احتمال سوددهی سهام 70 درصد باشد، میتوانید 40 درصد از سرمایه خود را سرمایهگذاری کنید.
بافت یادآوری میکند که روش بهینهسازی کِلی محدودیتهایی دارد و باید با احتیاط از آن استفاده کرد!
همه ما میدانیم که بازار سهام دارای نوسان است. در کوتاهمدت، هر سهامی ممکن است سقوط کند، حتی اگر با استفاده از مدل بهینهسازی کِلی احتمال موفقیت بالایی از خود نشان داده باشد. اگر وحشت کنیم و به محض سقوط سهام پول خود را از بازار خارج کنیم، ضرر زیادی خواهیم کرد!
یکی دیگر از اشتباهاتی که افراد معمولاً انجام میدهند، این است که بیش از اندازه روی یک سهام هزینه میکنند و بهاصطلاح به مسئله «پاکباختگی قمارباز» (Gambler’s Ruin) دچار میشوند.
به بیانی ساده، ممکن است احتمال برد شما در ظاهر 70 درصد باشد، اما در واقع تنها 50 درصد احتمال موفقیت داشته باشید! نرخ سرمایهگذاری که بر اساس مدل کِلی محاسبه میشود بسیار بیشتر از درصدی است که در واقع باید سرمایهگذاری کنید.
در نتیجه ، با بکارگیری این مدل، ریسک زیادی را متحمل میشوید. راهحل این است که تنها نیمی از نرخ پیشنهادی مدل کِلی را برای ماندن در حاشیه ایمنی و حفظ سرمایه خود سرمایهگذاری کنید . برای مثال، اگر مدل بهینهسازی کِلی نرخ سرمایهگذاری 10 درصد را نشان میدهد، شما باید 5 درصد از سرمایه خود را به آن مورد اختصاص دهید.
سیستم شرطبندی پاریموتوِل مانگر (Parimutuel Betting)
حال به سراغ سیستم شرطبندی پاریموتوِل مانگر میرویم . مانگر برای توصیف این مفهوم از مثال مسابقه اسبدوانی استفاده میکند . او بازار سهام را به یک مسابقه اسبدوانی تشبیه میکند . افراد بر روی اسبها شرطبندی کرده و شانس برنده شدن با شرطبندیها تغییر میکند، درست مانند بازار سهام.
در مسابقه اسبدوانی همه دوست دارند روی اسبهای سبک و سریع که سابقه خوبی هم دارند شرطبندی کنند؛ به همین خاطر شانس شما بر روی یک اسب معروف معمولاً 1 به 100 است؛ در این حالت، احتمال برد شما خیلی زیاد است اما در صورت برنده شدن، فقط 1 درصد سود میبرید. ولی اگر روی یک اسب متوسط شرطبندی کنید، شانس شما 2 به 3 خواهد بود، یعنی بیش از 65 درصد سود میکنید . وقتی این دو مورد را با هم مقایسه میکنیم، سخت است که بگوییم با سرمایهگذاری روی اسب بهتر، احتمال برد شما بیشتر میشود!
این مسئله در مورد بازار سهام نیز صادق است. همه تمایل به خرید سهام خوب دارند تا سود بیشتری کسب کنند. نتیجه نهایی این میشود که سهام باکیفیت با قیمت بالاتری معامله میشوند، در حالی که ارزش کمتری دارند. بنابراین، مانگر پیشنهاد میکند که در هنگام خرید، نباید فقط بر سهام باکیفیت تمرکز کنید؛ بلکه لازم است تا میزان واقعی بازدهی سهام را نیز محاسبه کرده و در جستجوی اسبی با بیشترین شانس برد باشید.